استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ یا بازاریابی رسانههای اجتماعی، خلاصهای از اقداماتی است که برای رسیدن به اهداف بازاریابیتان از طریق شبکههای اجتماعی باید آنها را به کار ببندید. این استراتژی، شما را هدایت کرده و به شما امکان ارزیابی عملکردتان را میدهد.
هرچه برنامه شما دقیقتر باشد، استراتژیتان موثرتر خواهد بود. آن را مختصر نگه دارید و آنقدر بزرگ و گسترده نکنید که اندازهگیریاش غیرممکن و سخت باشد. این برنامه و استراتژی، شما را از گمراهی و انحراف از مسیر اصلیتان دور میکند و برای موفقیت بازاریابی بسیار ضروری است.
به همین دلیل است که ما یک راهنمای جامع برای ایجاد یک برنامه بازاریابی شبکههای اجتماعی از ابتدا جمعآوری کردهایم و در این مقاله ارائه میدهیم.
بازاریابی شبکههای اجتماعی (SMM) چیست؟
سوشال مدیا مارکتینگ، روش استفاده از کانالها و راههای ارتباطی شبکههای اجتماعی برای فروش یا تبلیغ یک برند، محصول یا خدمت است. این شکل از بازاریابی مستلزم استفاده از مهارتها و ابزارهای مدیریت شبکههای اجتماعی است. در کنار سایر جنبههای استراتژی بازاریابی خود، باید برنامهای برای بازاریابی شبکههای اجتماعی خود داشته باشید.
بازاریابی شبکههای اجتماعی به کسب و کارتان کمک میکند تا:
-
آگاهی از برند را افزایش دهید؛
-
افراد را با برندتان درگیر کنید؛
-
محصولات و خدماتتان را بفروشید؛
-
نظرات و احساسات نسبت به برندتان را ارزیابی کنید؛
-
به مشتریان خدمات اجتماعی ارائه دهید؛
-
محصولات و خدمات را برای مخاطبان هدف تبلیغ کنید؛
-
عملکردتان را دنبال کنید و بر اساس آن، استراتژیهای بازاریابی بزرگتر تنظیم کنید.
استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ چیست؟
استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی، برنامهای است که اهداف، تاکتیکهای دستیابی به اهداف و معیارهایی سنجش پیشرفتتان را مشخص میکند. در استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی اکانتهای مورد نیازتان در هر شبکه اجتماعی را مشخص میکنید. اهداف و برنامههای هر پلتفرم را تعیین و فهرست خواهید کرد. این اهداف باید با استراتژی بازاریابی دیجیتال کسب و کارتان هماهنگ باشد.
در نهایت، یک برنامه شبکه اجتماعی خوب باید نقشها و مسئولیتهای درون تیم را تعیین کرده و سرعت گزارشدهیتان را مشخص کند.
بازاریابی رسانههای اجتماعی (SMM) چگونه کار میکند.
شبکههای اجتماعی نحوه ارتباطات ما و تاثیرگذاری کسب و کارها بر رفتار مصرفکنندگان را با آغاز به کار پلتفرمهایی مانند فیس بوک، ایکس و اینستاگرام، تغییر دادند.
این تغیر شامل ایجاد تعامل به کمک تبلیغات محتوایی تا پیامرسانی دلنشین به کاربران از طریق استخراج اطلاعات جغرافیایی، جمعیتی و شخصی میشود.
طرح اقدام SMM
هرچه استراتژی SMM شما هدفمندتر باشد، طرح آن موثرتر خواهد بود. پلتفرم هوت سوئیت (Hootsuite)، ارائهدهنده نرمافزار پیشرو در فضای مدیریت شبکههای اجتماعی، برای ایجاد یک کمپین SMM که دارای چارچوب اجرایی و همچنین معیارهای عملکردی باشد، برنامه عملیاتی زیر را توصیه میکند:
- اهداف SMM را با مقاصد تجاری مشخص ادغام کنید؛
- مشتری هدف خود را بشناسید (سن، موقعیت مکانی، درآمد، شغل، مهارت، علایق)؛
- یک تحلیل رقابتی از موفقیتها و شکستهای رقبای خود انجام دهید؛
- موفقیتها و شکستهای SMM فعلی خود را ارزیابی کنید؛
- یک تقویم برای تحویل محتوای SMM ایجاد کنید؛
- محتوایی با کیفیت تولید کنید؛
- روند عملکردتان را پیگیری کنید و در صورت نیاز استراتژی SMM را تعدیل کنید.
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)
در مقایسه با بازاریابی سنتی، بازاریابی شبکههای اجتماعی چندین مزیت متمایز دارد، از جمله این واقعیت که SMM دارای دو نوع تعامل مشتری با مشتری و مشتری با شرکت است که ابزارهای مدیریت ارتباط مشتری هدفمند (CRM) را فعال میکنند. به عبارت دیگر، در حالی که بازاریابی سنتی ارزش مشتری را در درجه اول با زیر نظر گرفتن فرایند خرید ردیابی میکند، SMM میتواند ارزش مشتری را از طریق خرید به طور مستقیم و از طریق معرفی محصول به صورت غیر مستقیم رصد کند.
محتوای قابل اشتراکگذاری
کسبوکارها همچنین میتوانند از ارتباطات تقویتشده SMM برای ایجاد محتوای چسبنده استفاده کنند. در بازاریابی، اصطلاحا به محتوای جذابی که در اولین نگاه، مشتریان را درگیر میکند، محتوای چسبنده گفته میشود. این مزیت، باعث میشود مشتریان محصولات را خریداری کنند و محتوا را با دیگران به اشتراک بگذارند. این نوع تبلیغات کلامی نه تنها به سایر مخاطبان میرسد، بلکه تأیید ضمنی فردی که گیرنده میشناسد و به او اعتماد دارد را نیز به همراه دارد. به این ترتیب، ایجاد محتوای قابل اشتراکگذاری تبدیل به یکی از مهمترین روشهایی شده که بازاریابی شبکههای اجتماعی موجب رشد آن میشود.
رسانه اکتسابی
SMM همچنین کارآمدترین راه برای کسبوکار است تا از مزایای نوع دیگری از رسانههای اکتسابی برای توجه رسانهای برند از هر روشی غیر از تبلیغات پولی، مانند نظرات و توصیههای محصول توسط مشتری بهرهمند شود.
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی، یکی دیگر از استراتژیهای SMM است که برای تولید و ارائه پیام به مخاطب وابستگی دارد. این تکنیک فروش، تلاش میکند موجب انتشار سریع اطلاعات شفاهی محصول شود. وقتی اشتراکگذاری یک پیام بازاریابی برای عموم مردم و بسیار فراتر از مخاطبان هدف اصلی رخ میدهد، ویروسی در نظر گرفته میشود که راهی بسیار ساده و ارزان برای ارتقای فروش است.
بخشبندی مشتریان
از آنجایی که طبقهبندی مشتریان در SMM بسیار بیشتر از کانالهای بازاریابی سنتی است، شرکتها میتوانند مطمئن شوند که منابع بازاریابیشان را بر روی مخاطبان هدف خود متمرکز میکنند.
معیارهای ردیابی
طبق گزارش Sprout Social، مهمترین معیارهای SMM برای ردیابی که بر روی مشتری متمرکز است، عبارتند از:
- تعاملات: لایک، نظرات، اشتراکگذاری، کلیک؛
- تاثرات: یک پست چند بار نمایش داده میشود؛
- دسترسی/ ویروسی بودن: یک پست SMM چند بازدید منحصربفرد دارد؛
- سهم صدای برند: یک برند تا چه حدی میتواند در حوزه آنلاین نفوذ کند و تاثیرگذار باشد؛
- ارجاعات: چگونه کاربر با یک سایت آشنا میشود؛
- تبدیل شدن به مشتری واقعی: کاربر بعد از چه مدتی از یک سایت خرید میکند.
با این حال، نرخ/زمان پاسخ، یکی دیگر از معیارهای مهم متمرکز بر کسب و کار است که نشان میدهد هر چند وقت یکبار و با چه سرعتی، کسب و کار به پیامهای مشتری پاسخ میدهد.
زمانی که یک کسبوکار تلاش میکند تا تعیین کند کدام معیارها را در دریای از دادههای تولیدی رسانههای اجتماعی، ردیابی کند، قانون همیشه این است که هر هدف کسبوکار را با یک معیار مرتبط هماهنگ کنیم. اگر هدف کسبوکار شما افزایش ۱۵ درصدی مشتریان بالفعل از یک کمپین SMM در عرض سه ماه است، از یک ابزار تجزیه و تحلیل رسانههای اجتماعی استفاده کنید که اثربخشی کمپین شما را در برابر آن هدف خاص اندازهگیری میکند.
پلتفرمهای مختلف، مخاطبان مختلف را جذب میکند
برای مثال با توجه به آمار منتشر شده در مقاله today’s social media demographics، اعداد نشان میدهند که برای برندینگ باید از چه شبکههایی استفاده کنید و چه نوع محتوایی باید روی هر پلتفرم منتشر شود. در اینجا چند نکته کلیدی از این مقاله برای استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی در سال ۲۰۲۳ آوردهایم:
- فیسبوک و یوتیوب هر دو به خاطر پایگاه کاربران پردرآمدشان تا حدی مکانهای اصلی تبلیغاتی هستند.
- در سال آینده، ۷۱% از مصرفکنندگان و ۶۵% از بازاریابان از فیس بوک بیشترین استفاده را خواهند داشت. یوتیوب هم ۵۱% از مصرفکنندگان و ۳۵% از بازاریابها را به خودش جذب میکند.
- شبکههای اجتماعی محبوب در میان نسل Y و Z، اینستاگرام و یوتیوب هستند. این محبوبیت نشاندهنده قدرت محتوای جسورانه و جذاب است که متناسب با شخصیت افراد ارائه میشود.
- زنان بیش از ۶۰% از مخاطبان جهانی پینترست را تشکیل میدهند.
- لینکدین پایگاه کاربران آگاه و تحصیلکرده است. همین موضوع لینکدین را به مرکزی برای محتوای عمیق و خاص صنعت تبدیل میکند که ممکن است محتوایی بهتر از آنچه در فیس بوک یا توییتر میبینید، ارائه دهد.
- در ایالات متحده، کاربران بیشترین زمان را در TikTok صرف میکنند. حدود ۷۳% از کاربران هم در مقایسه با سایر پلتفرمها، ارتباط عمیقتری با برندهای مرتبط با TikTok احساس میکنند.
تحلیل آمار بر اساس محل زندگی و جمعیت کاربران بسیار کاربردی است، اما مهم است که تفاوتهای ظریف هر شبکه اجتماعی را درک کنید تا بتوانید تصمیم بگیرید که کسب و کار شما باید کدام پلتفرم را انتخاب کند.
برندهای بزرگتر با پایگاههای مشتری بزرگ تمایل دارند در چندین پلتفرم حضور داشته باشند. بدیهی است که غولهایی مانند مک دونالد و استارباکس منابع لازم برای حضور در همه پلتفرمها را دارند، اما اگر یک کسب و کار متوسط یا کوچک باشید چه؟
برای اینکه بدانید بهتر است وقتتان را صرف کدام پلتفرم بکنید، یک مرور سریع از هر یک از پلتفرمهای اجتماعی اصلی داشته باشیم:
توییتر
به طور خلاصه، توییتر یک نقطه شروع عالی برای اکثر مشاغل است. نیاز به حداقل تنظیمات دارد و به راحتی میتوانید با کاربران تعامل کنید. اگر میخواهید بر اصول بازاریابی شبکههای اجتماعی از جمله هشتگها، برچسبگذاری، صدای برند و آداب شبکههای اجتماعی تسلط پیدا کنید، دیگر به دنبال هیچ اپلیکیشنی نباشید. توییتر در اختیار شماست!
فیس بوک
فیس بوک مناسب کسب و کارهایی است که میخواهند مشتریان محلی را هدف قرار دهند. با امکان ثبت لوکیشن و نقد و بررسی در پستها، فیس بوک به یک پلتفرم عالی برای افزایش دنبالکنندگان محلی اختصاصی است.
اینستاگرام
اینستاگرام در هسته مرکزی خود شبکهای است که حول محتوای بصری متمرکز شده است. این پلتفرم یک مرکز اصلی برای کسبوکارهای سنتی آفلاین، فروشگاههای تجارت الکترونیک و اینفلوئنسرها است که برندها را تشویق به خلاقیت میکند.
لینکدین
لینکدین کاملا بر ترند تجاری و شبکهسازی متمرکز است. در واقع لینکدین یک معدن طلا است، به ویژه برای کسی که در فضای B2B شبکهسازی میکند. آیا به دنبال ارتباط با یک اینفلوئنسر، مدیر بازاریابی یا مدیر عامل هستید؟ به احتمال زیاد میتوانید آنها را در لینکدین پیدا کنید.
پینترست
پینترست یک پلتفرم بصری است که بین نسل Y بسیار محبوب است و یکی از بهترین شبکهها برای فروش اجتماعی به شمار میرود. مانند اینستاگرام، موفقیت در پینترست هم با ارائه تصاویر و محتوای الهامبخش و خلاقانه دست یافتنی است.
یوتیوب
اگرچه ممکن است برخی یوتیوب را به عنوان یک شبکه اجتماعی سنتی در نظر نگیرند، اما این واقعیت ندارد. با توجه به اینکه ویدیو دارای بالاترین محتوا در تقریباً هر شبکه اجتماعی است، YouTube محل مناسبی است تا ویدیوهای تولیدی خودتان را در آن آپلود کنید و به اشتراک بگذارید.
TikTok
TikTok در سپتامبر ۲۰۲۱ به ۱ میلیارد کاربر رسید و آن را به محبوبترین رسانه اجتماعی اینترنت تبدیل کرد. در کنار ترندها و نیچ مارکتهای خاص خودش، تیک تاک به دلیل الگوریتم فوق شخصیسازیشدهای که کاربران را ساعتها به خود مشغول میکند، معروف است. بازاریابی TikTok مسیر بازاریابی را برای برندها تغییر داده و به آنها اجازه میدهد با مشتریان به روشی کاملاً جدید ارتباط برقرار کنند.
حالا که شبکه اجتماعیتان را انتخاب کردید، وقت چیدن برنامه سوشال مدیا مارکتینگتان است.
تدوین استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی (SMM) در ۹ مرحله
۱. اهداف مناسب با چشمانداز تجاریتان انتخاب کنید.
در تعیین هدف دو نکته باید در نظر داشته باشید:
اهدافS.M.A.R.T مشخص کنید
اولین قدم برای ایجاد یک استراتژی شبکه اجتماعی موفق، تعیین اهداف روشن و واضح است. بدون هدف، هیچ راهی برای اندازهگیری موفقیت و بازگشت سرمایه (ROI) ندارید. هر یک از اهداف بازاریابی شبکههای اجتماعی شما باید SMART باشد:
- خاص «specific»
- قابل اندازهگیری «measurable»
- قابل دستیابی «attainable»
- مرتبط «relevant»
- محدود به زمان «time-bound»
برای خود معیارهای ارزیابی تعیین کنید
بررسی معیارهای بیهوده مانند تعداد فالوورها و لایکها آسان است، اما اثبات ارزش واقعی آنها دشوار است. در عوض، روی مواردی مانند تعامل، نرخ کلیک و نرخ تبدیل تمرکز کنید. اهداف شبکههای اجتماعی باید با اهداف کلی بازاریابیتان هماهنگ باشد.
۲. از مخاطبانتان یاد بگیرید!
پس از تعیین هدف برای تدوین استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ، طرفداران، فالوورها و مشتریانتان را به عنوان افرادی واقعی با خواستهها و نیازهای واقعی بشناسید. با این کار یاد میگیرید که چگونه آنها را در شبکههای اجتماعی هدف قرار داده و درگیر کنید.
ابزارهای تجزیه و تحلیل شبکه اجتماعی میتواند اطلاعات ارزشمندی به شما بدهد. مثلا در مورد اینکه فالوورهای شما چه کسانی هستند، کجا زندگی میکنند و تعامل آنها با برند شما در شبکههای اجتماعی چگونه است. این بینش به شما امکان میدهد استراتژی خود را اصلاح کرده و مخاطبان خود را بهتر هدف قرار دهید.
۳. رقبایتان را بشناسید
همان طور که میدانید رقبای شما هم از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و این بدان معناست که شما این شانس را دارید تا از کاری که انجام میدهند یاد بگیرید.
تحلیل رقابتی انجام دهید
تحلیل رقابتی به شما این امکان را میدهد که بفهمید رقیبتان دقیقا چه کسی است و در چه کاری ماهر است.
از سوشال لیسنینگ استفاده کنید
از سوشال لیسنینگ استفاده کنید یعنی نام شرکت رقبا، نام کاربریشان و سایر کلمات کلیدی مرتبط را در شبکههای اجتماعی جستجو کنید. از این طریق میتوانید آنچه را که آنها به اشتراک میگذارند و دیگران در مورد آنها میگویند، را پیدا کنید.
۴. تلاشهای خود را ارزیابی کنید
اگر در حال حاضر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید، تلاشهای خود را بررسی کنید. برای اینکار سوالات زیر را از خودتان بپرسید:
- چه چیزی به خوبی کار میکند و چه چیزی نه؟
- چه کسی شما را دنبال میکند؟
- با ارزشترین همکاریهای شما چیست؟
- مخاطبان هدفتان از کدام شبکهها استفاده میکنند؟
- حضور شما در شبکههای اجتماعی در مقایسه با رقبا چگونه است؟
هنگامی که این اطلاعات را جمعآوری کردید، آماده خواهید بود که در مورد راههایی برای بهبود برنامههای سوشال مدیا مارکتینگتان فکر کنید.
۵. اکانتتان را بسازید و آن را بهبود دهید
مشخص کنید که از کدام شبکهها میخواهید استفاده کنید
وقتی تصمیم میگیرید از کدام شبکههای اجتماعی استفاده کنید، باید استراتژی خود را برای هر کدام تعریف کنید. برای هر پلتفرم یک بیانیه ماموریت بنویسید. مثلا ما از توییتر برای پشتیبانی از مشتریان استفاده میکنیم. یا ما از اینستاگرام برای معرفی محصولاتمان استفاده میکنیم.
پروفایل بسازید
هنگامی که تصمیم گرفتید برای بازاریابی شبکه اجتماعی روی کدام کانالها تمرکز کنید، وقت آن است که پروفایلهای خود را بسازید یا موارد موجود را بهبود ببخشید تا هماهنگ با استراتژی شما شوند.
- مطمئن شوید که تمام فیلدهای پروفایل را پر کردهاید.
- از کلمات کلیدی که افراد برای جستجوی کسبوکار شما از آن استفاده میکنند، استفاده کنید.
- از عناصر برندینگ خود (لوگو، تصاویر و غیره) در همه شبکهها استفاده کنید تا پروفایلهای شما به راحتی قابل تشخیص باشند.
۶. منبع الهامتان را پیدا کنید
در حالی که باید برند شما منحصر به فرد باشد، میتوانید از کسبوکارهای دیگری که در فضای اجتماعی عالی هستند الهام بگیرید. داستان موفقیت دیگران را بخوانید. در صفحههای تجاری شبکههای اجتماعی میتوانید داستان برندهای مشابه خودتان را پیدا کنید. کمپینهایی که بیشترین موفقیت در شبکههای اجتماعی داشتهاند را پیدا کنید. اگر دقت کنید، متوجه میشوید هر یک از این برندها، صدا، لحن و سبک ثابتی دارند. حتی اگر چندین نفر در تیم شبکه اجتماعی خود داشته باشند.
۷. تقویم محتوای شبکههای اجتماعی بسازید
اشتراکگذاری محتوای عالی ضروری است، اما به همان اندازه مهم است که برنامهای برای به اشتراک گذاشتن محتوا داشته باشید. برای پستهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید برنامه مشخص داشته باشید. همینطور میزان تعامل مخاطبها با پستهایتان را هم رصد کنید. پستهایی منتشر کنید که مخاطب را ترغیب به تعامل کند. اینکه از محتوای به روز استفاده کنید، عالی است. اما باید با استراتژی بیزینستان همخوانی داشته باشد.
قانون ۸۰-۲۰ برای استراتژی سوشال مدیا مارکتینگ: ۸۰% پستهایی که منتشر میکنید باید جنبه آموزشی یا سرگرمی داشته باشد و ۲۰% پستها را به تبلیغ برندتان اختصاص بدهید.
۸. محتوای جذاب تولید کنید
یکبار به مرحله ۵ برنامه سوشال مدیا مارکتینگتان برگردید. همان بیانیههایی که نوشتید را مرور کنید. حالا وقت آن است که مشخص کنید چه محتوایی برای کدام پلتفرم تولید کنید. محتوایی تولید کنید که با هدف هر شبکهاجتماعی همخوانی داشته باشد. به همکارانتان هم توضیح بدهید که روی هر پلتفرم چه نوع محتوایی باید منتشر کنید. برای مثال اگر قرار شده توییتر به پشتیبانی از مشتریان اختصاص داده شود، پس نباید پستهای معرفی برند روی آن منتشر شود.
۹. عملکردتان را ارزیابی کنید
برنامه سوشال مدیا مارکتینگ شما یک سند مهم برای کسبوکارتان است. قطعا نمیتوانید در اولین اجرا بهترین عملکرد را داشته باشید. پس باید با آزمون و خطا پیش بروید. کدام استراتژی برای شما جواب میدهد و کدام به نتیجه مثبتی نمیرسد.
برای بررسی میزان موفقیت برنامه بازاریابی شبکه اجتماعی باید معیارهای ارزیابی درستی انتخاب کنید. کدام پست، مشتریهای بیشتری را به وبسایتتان جذب کرد؟ کدام مشتریها که به سایت آمدند، به مرحله خرید رسیدند؟ و بسیاری از معیارهای از این دست میتواند در بررسیهایتان مفید باشد.
نهایی کردن استراتژی شبکههای اجتماعی
هیچ چیز قطعی نیست. شبکههای اجتماعی به سرعت تغییر میکنند. شبکههای جدید میآیند و مردم رفتارشان را در برخورد با این شبکهها تغییر میدهند. کسب و کار شما هم دورههای تغییر را پشت سر خواهد گذاشت.
همه اینها به این معنی است که استراتژی بازاریابی شبکههای اجتماعی شما باید یک سند قابل تغییر باشد که در صورت نیاز آن را بررسی و تنظیم کنید. هرجایی که نیاز بود تغییرات کوچک و بزرگ ایجاد کنید و همراه با تغییر سلیقه مخاطبانتان پیش بروید.