به گزارش اتاق خبر کارخانه آرشیا، علیرضا نبی کارآفرین و بنیانگذار کارخانه آرشیا بیان کرد: شرکت آرشیا زیتون تولید میکند و در حال حاضر ۴۰ محصول تولیدی از زیتون داریم مانند عرق برگ زیتون، ترشک زیتون، لواشک زیتون، زیتون پرورده، انواع زیتونهای شکمپر، روغنهای زیتون طعمدار و هر محصولی که با زیتون تولید شود. البته تولید زیتون شاخصه اصلی کار نیست، شاخصه کار دوستان و همکارانی هستند که سوءسابقه دارند. این افراد دوست دارند که فرصت دیگری به آنها داده شود، تا حق انتخاب داشته باشند، تا بتوانند دوباره روی پای خود بایستند.
وی افزود: درحال حاضر هزار و ۵۷ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شرکت آرشیا فعال هستند که سوءپیشینه آنها در ۹ دسته جرم متفاوت اعم از قتل عمد، سرقت مسلحانه، نزاع دست جمعی، اراذل اوباش، خفتگیری، آدمربایی، کودککشی، معتادان متجاهر کارتنخواب و زنان سرپرست خانوار که همسرشان حکم اعدام دارند، قرار میگیرد. همه این افراد به برکت زیتون، این میوه بهشتی، دور هم جمع شدند و انواع محصولات آرشیا را تولید میکنند که به ۵ کشور صادر میشود. به طور متوسط در هر ساعت ۳.۵ تن انواع فرآوردههای زیتون در آرشیا تولید میشود.
بنیانگذاری کارخانه آرشیا عنوان کرد: کارکنان آرشیا در تلاشند تا دوباره وارد اجتماع شوند، درس بخوانند، ازدواج کنند، بچهدار شوند و به زندگی عادی برگردند. پس خرید محصولات آرشیا فرصت زیستن و برگشت به اجتماع را برای این افراد فراهم میکند.
نبی اظهار کرد: یکی از سوالاتی که همواره از من پرسیده میشود این است که طی ۱۸ سال کار با حدود ۴۰۰۰ نیرو که پیشینه ارتکاب جرمهای خشن را دارند، ضربهای خوردهاید؟ جواب من همیشه منفی بوده است. این افراد مجرم نیستند، قربانی هستند. قربانی تبعیض و نابرابری، عدم توزیع عادلانه ثروت، ندیده شدن، نفهمیده شدن، نداشتن پدر و مادر خوب و ندیدن محبت، نداشتن راهنما و تنها بودن. یک فرد تنها برای بقا هرکاری انجام میدهد. من تمامی کارکنانم را دوست دارم و به آنها اعتبارمیدهم. اگر هزینه تحصیل داشته باشند، هزینه تحصیلشان را میدهم، اگر قصد ازدواج دارند، بخشی از هزینه تهیه اسباب و اثاث را بنیاد نیکوکاری نبی تقبل میکند.
وی افزود: به همین دلیل کارکنان آرشیا به کسی آسیب نمیزنند. هر آنچه جامعه به آنها نمیدهد را من به آنها میدهم. این افراد با هم همدر هستند، همدردان مانند همنوردان به یکدیگر آسیب نمیزنند. مانند کوهنوردان دست یکدیگر را میگیرند تا همه با هم به قله برسند. این افراد درد را تجربه کردند و در تلاشند مرهمی برای دردها و زخمهای یکدیگر باشند. موردی یادم نیست که یکی از این افراد به شرکت یا به من ضربهای زده باشند، شاید دلیل آن این باشد که فرزندان من هم در همان سالن تولیدی کار میکنند که این افراد کار میکنند.
بنیانگذار کارخانه آرشیا در پاسخ به این پرسش که ایده این کار از کجا به ذهنتان خطور کرد، گفت: من هم بچه فقر هستم. روزنامهفروش، واکسی، نجار و گارسون رستوران بودم. همیشه دعا میکردم مشتری تمام غذایش را نخورد تا باقی آن را شب به خانه ببرم و خواهران و برادرانم را سیر کنم. از کودکی میخواستم فرصتی پیش بیاید تا کسب و کاری راه بیندازم و تمام افرادی که مثل من هستند را استخدام کنم. تفاوت من با برخی مسئولان در این است که من این افراد را میفهمم چون تجربه فقر و نداری، دیده نشدن و له شدن را داشتهام. هدف اصلی من این است فرصت دوبارهای به افراد دارای سوپیشینه بدهم تا روی پای خود بایستند و دست دیگری را نیز بگیرند.